فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

جدول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • مجموعه‌ای از خط‌های افقی و عمودی به‌ صورت خانه‌های شطرنج، نمودار
  • فونتیک فارسی

    jadval
  • اسم
    table, puzzle, chart, graph, scheme, schema, draft, diagram
    • - جدول تناوبی عناصر، جدول مندلیف

    • - periodic table of elements
    • - جدول ضرب را بلد بودن

    • - to know the multiplication table
  • حاشیه
  • فونتیک فارسی

    jadval
  • اسم
    edging, curb, board holder
    • - او روی لبه‌ی جدول خیابان ایستاد.

    • - He stood on the street curb.
    • - پسر روی جدول ایستاد و حرکت ماشین‌ها را نگاه کرد.

    • - The boy sat on the curb and watched the cars go by.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد جدول

ارجاع به لغت جدول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جدول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جدول

لغات نزدیک جدول

پیشنهاد بهبود معانی