فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جوش به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

joosh

boiling water

boiling, fermentation, cinder, slag, scoria, welding, skineruption, granulation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پوست

pimple

عامیانه zit

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جوش

  1. مترادف:
    اتصال پیوند لحیم
  1. مترادف:
    داغ
  1. مترادف:
    جوشش غلیان
  1. مترادف:
    اوج بحبوحه هنگامه
  1. مترادف:
    دانه
  1. مترادف:
    اضطراب شور
  1. مترادف:
    گره
  1. مترادف:
    آشفتگی حرص خودخوری عصبانیت
  1. مترادف:
    فوران
  1. مترادف:
    شور

ارجاع به لغت جوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جوش

لغات نزدیک جوش

پیشنهاد بهبود معانی