با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

جگر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • (کالبدشناسی) کبد
  • فونتیک فارسی

    jegar
  • اسم
    liver, hepato-
    • - جگر سرخ کرده

    • - fried liver
    • - جگر سفید، شش، ریه

    • - (as food) lungs, lights
  • عزیز، دلبر
  • فونتیک فارسی

    jegar
  • اسم
    sweetheart, honey
    • - جگرجان، چه می‌خواهی؟

    • - what do you want, my sweetheart?
    • - تولدت مبارک جگرم

    • - Happy birthday, sweetheart
  • (مجازی) جرئت، شهامت
  • فونتیک فارسی

    jegar
  • اسم
    courage, guts
    • - او جگر داشتنش را در مبارزه ثابت کرده

    • - He has proved his courage in battle
    • - جگر داشتن

    • - to be brave
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد جگر

ارجاع به لغت جگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جگر

لغات نزدیک جگر

پیشنهاد بهبود معانی