فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دلیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • سبب، علت
  • فونتیک فارسی

    dalil
  • اسم
    reason, proof, cause, motive, wherefore, ground, argument, occasion, excuse, consideration, warrant, symptom, justification, evidence, vindication, explanation
    • - بدون دلیل آشکار

    • - for no apparent reason
    • - دلیل مخالفت آن‌ها چه بود؟

    • - What was the cause of their objection?
    • - می‌توانم یک دلیل دیگر هم بیاورم.

    • - I can give yet another reason.
    • - او چندین دلیل آورد.

    • - He gave several reasons.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد دلیل

ارجاع به لغت دلیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دلیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دلیل

لغات نزدیک دلیل

پیشنهاد بهبود معانی