فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دلیل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سبب، علت

فونتیک فارسی

dalil
اسم

reason, proof, cause, motive, wherefore, ground, argument, occasion, excuse, consideration, warrant, symptom, justification, evidence, vindication, explanation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

بدون دلیل آشکار

for no apparent reason

دلیل مخالفت آن‌ها چه بود؟

What was the cause of their objection?

نمونه‌جمله‌های بیشتر

می‌توانم یک دلیل دیگر هم بیاورم.

I can give yet another reason.

او چندین دلیل آورد.

He gave several reasons.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دلیل

  1. مترادف:
    بلد راهبر راهنما
  1. مترادف:
    انگیزه جهت سبب علت
  1. مترادف:
    برهان بینه حجت

ارجاع به لغت دلیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دلیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دلیل

لغات نزدیک دلیل

پیشنهاد بهبود معانی