آخرین به‌روزرسانی:

سرمایه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارایی، پول

فونتیک فارسی

sarmaaye
اسم

capital, stock, asset, origin, source

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

تراکم سرمایه در بانک‌ها

agglomerations of capital in banks

کمبود سرمایه مسائل متعددی را برای صنایع ایجاد می‌کند.

Shortage of asset poses numerous problems for the industry.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

هر بازرگانی نیاز به سرمایه دارد.

Any merchant needs capital.

بیشترین بازده سرمایه.

an optimum return on capital.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرمایه

  1. مترادف:
    پول دست‌مایه راس‌المال دارایی مال مایه نقد نقدینه وجه
    متضاد:
    کار

ارجاع به لغت سرمایه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرمایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرمایه

لغات نزدیک سرمایه

پیشنهاد بهبود معانی