تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- بنا به عقل سلیم
- عقل سلیم
- بچه گربهی سلیم بیصدا در کنج نشست.
- او کارمندی سلیم بود که همیشه بدون اینکه سوالی بپرسد، دستورات را اجرا میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سلیم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سلیم