stride, stalk, pace, lope
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شلنگ او سریع و هدفمند بود، که نشاندهندهی عزم او بود.
Her stride was quick and purposeful, indicating her determination.
شلنگ ورزشکار قوی بود و او را بهراحتی به جلو میبرد.
The athlete's stalk was powerful, propelling him forward with ease.
کلمهی «شلنگ» در زبان انگلیسی به hose ترجمه میشود.
شلنگ لولهای انعطافپذیر است که برای انتقال مایعات یا گازها از یک نقطه به نقطهی دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. بسته به نوع کاربرد، شلنگها در اندازهها، جنسها و ضخامتهای مختلف تولید میشوند. متداولترین استفادهی شلنگ در خانهها برای آبیاری باغچه و فضای سبز است؛ همان شلنگ باغبانی که اغلب پلاستیکی بوده و قابلیت اتصال به شیر آب را دارد. اما کاربرد شلنگ فراتر از مصارف خانگی است و در بسیاری از صنایع و مشاغل نقش حیاتی ایفا میکند.
برای مثال، در آتشنشانی، شلنگهای مقاوم و بسیار قدرتمندی بهکار میروند که میتوانند فشار بالای آب را تحمل کرده و در فاصلههای دور اسپری کنند. در صنعت خودروسازی، شلنگهایی برای انتقال بنزین، روغن یا هوا در موتور بهکار میرود. همچنین در پزشکی نیز از شلنگهای بسیار نازک و دقیق برای انتقال مایعات و داروها در بدن استفاده میشود.
شلنگها از مواد مختلفی مانند پلاستیک، لاستیک، سیلیکون یا حتی فلز ساخته میشوند، که بسته به دما، فشار و نوع مادهی در حال انتقال انتخاب میگردند. برخی از آنها دارای لایههای مقاوم در برابر نور خورشید، مواد شیمیایی یا فشار زیاد هستند. همچنین برخی شلنگها دارای سریهای قابل تنظیم برای پاشش آب بهصورت مستقیم، پخششونده، یا مهپاش هستند که در باغبانی و شستوشو بسیار کاربردیاند.
شلنگ با وجود ظاهر سادهاش، ابزاری است که در بسیاری از جنبههای زندگی ما حضور دارد و نقش آن در انتقال ایمن و آسان مایعات و گازها انکارناپذیر است. بدون شلنگ، بسیاری از فرآیندهای روزمره و صنعتی با اختلال مواجه میشدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شلنگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شلنگ