آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

شیب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / shib /

gradient, grade, slope, hilliness, declivity, decline, inclination, declination, descent, ascent, declension, incline, cant, dip, tilt, tip, steepness, fall, slant, pitch, bank, hill, rake

gradient

grade

slope

hilliness

declivity

decline

inclination

declination

descent

ascent

declension

incline

cant

dip

tilt

tip

steepness

fall

slant

pitch

bank

hill

rake

جا یا چیزی زاویه‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

شیب این راه به‌تدریج زیاد می‌شود.

This road's gradient rises gradually.

خانه‌ها در سطح‌های فرازنده بر شیب تپه ساخته شده بودند.

The houses were built on ascending levels on the slope of the hill.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شیب

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت شیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شیب

لغات نزدیک شیب

پیشنهاد بهبود معانی