آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

صاف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / saaf /

level, flat, flattened, smooth, plumb, even, plane, horizontal

level

flat

flattened

smooth

plumb

even

plane

horizontal

فاقد ناهمواری

این زمین خیلی صاف است.

This land is very level.

زمین در این ناحیه کاملاً صاف است.

In this district the land is quite flat.

صفت
فونتیک فارسی / saaf /

limpid, crystal-clear, clear, transparent, glassy

limpid

crystal-clear

clear

transparent

glassy

پاک، زلال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

او یک لیوان آب صاف نوشید.

He drank a glass of clear water.

شبنم صاف صبحگاهی روی چمن مانند الماس‌های کوچک می‌درخشید.

The limpid morning dew sparkled on the grass like tiny diamonds.

صفت
فونتیک فارسی / saaf /

آب‌و‌هوا fair, cloudless, unclouded, clear

fair

cloudless

unclouded

clear

بی‌ابر

هوای امروز خوب است؛ آسمان صاف است و نسیم ملایمی می‌وزد.

The weather today is good, with clear skies and a gentle breeze.

سپهر نیلگون و صاف

the blue and cloudless empyrean

صفت
فونتیک فارسی / saaf /

direct, straight

direct

straight

مستقیم

کارگران ساختمانی باید آجرها را با دقت ردیف می‌کردند تا مطمئن شوند که دیوار صاف است.

The construction workers had to aline the bricks carefully to ensure the wall was straight.

هنرمند خطی صاف روی بوم کشید.

The artist drew a direct line on the canvas.

قید
فونتیک فارسی / saaf /

عامیانه straight, upright, bolt, cleanly, smack, smack dab

straight

upright

bolt

cleanly

smack

smack dab

به‌طور مستقیم

قوز نکن، صاف بایست!

don't crouch, stand upright!

اتومبیلش را صاف زد به درخت.

He drove his car smack into the tree.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صاف

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج صاف

صاف به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «صاف» در زبان انگلیسی به smooth یا flat ترجمه می‌شود که هر یک بسته به زمینه‌ی کاربرد ممکن است مناسب‌تر باشد.

واژه‌ی صاف به توصیف سطح یا حالتی اشاره دارد که بدون برآمدگی، ناهمواری یا خمیدگی است و ظاهری هموار و یکدست دارد. این صفت می‌تواند برای اشیاء فیزیکی مانند زمین، پارچه، پوست یا حتی مفاهیم انتزاعی مانند صدای صاف یا حرکت صاف به کار رود. صاف بودن معمولاً نشانه‌ای از کیفیت و ظرافت است که در بسیاری از زمینه‌ها اهمیت دارد و می‌تواند نشان‌دهنده دقت، آرامش و یکنواختی باشد.

در طبیعت، سطوح صاف مانند زمین‌های هموار یا آب‌های آرام، به دلیل سادگی و سهولت در حرکت و استفاده، ارزش و اهمیت زیادی دارند. این ویژگی در صنایع مختلف نیز اهمیت دارد؛ برای مثال در ساخت‌وساز، صاف بودن سطح زمین یا دیوارها از اصول اولیه کیفیت کار به شمار می‌رود. همچنین در صنایع نساجی، پارچه‌ی صاف و بدون چین‌وچروک نشان‌دهنده مرغوبیت و دقت در تولید است.

صاف بودن در حیطه‌های مختلف می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، صدای صاف به صدایی اشاره دارد که بدون خش‌خش یا لرزش اضافی است و گوش‌نواز به نظر می‌رسد. حرکت صاف نیز به حرکتی یکنواخت و بدون تکان‌های ناگهانی گفته می‌شود که نشان‌دهنده کنترل و تسلط بر عمل است. این معانی نشان می‌دهند که صفت صاف، گستره‌ی کاربرد وسیعی در زندگی روزمره و علوم مختلف دارد.

از نظر روان‌شناسی و استعاری، صاف بودن گاهی به معنای صداقت، بی‌پیرایگی و صراحت است. وقتی گفته می‌شود که فردی «صاف» است، منظور این است که او رفتار و گفتاری بی‌ریا، شفاف و بدون پیچیدگی دارد. این مفهوم در ارتباطات انسانی اهمیت زیادی دارد زیرا باعث ایجاد اعتماد و ارتباط مؤثر می‌شود.

صاف بودن می‌تواند به عنوان یک معیار زیبایی و کیفیت مطرح شود که در بسیاری از صنایع و زمینه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. توانایی ایجاد یا حفظ سطوح صاف و یکنواخت نشان‌دهنده مهارت و دقت است و در بسیاری از موارد منجر به افزایش کارایی، زیبایی و رضایت مصرف‌کننده می‌شود. به همین دلیل، این صفت در زبان فارسی و انگلیسی معمولاً به عنوان یکی از ویژگی‌های مثبت و ارزشمند شناخته می‌شود.

ارجاع به لغت صاف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صاف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صاف

لغات نزدیک صاف

پیشنهاد بهبود معانی