thick, thickset, beamy, broad, bulky, packy-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دیوارهای ضخیم مدافعین را مصون میداشتند.
The defenders were sheltered by thick walls.
پتوهای پشمی ضخیم
thick woollen blankets
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ضخیم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضخیم