آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

طوق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / togh /

collar

collar

گردن‌بند برای حیوانات

سگ طوق قرمزی به گردنش داشت.

The dog wore a red collar around its neck.

او طوق جدیدی برای گربه‌اش خرید.

She bought a new collar for her cat.

اسم
فونتیک فارسی / togh /

choker, carcanet, necklace, ring, chain, torque

choker

carcanet

necklace

ring

chain

torque

گردن‌بند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

طوق از چرم ساخته شده بود و یک آویز کوچک داشت.

The choker was made of leather and had a small pendant.

طوق با سنگ‌های قیمتی تزئین شده بود.

The necklace was adorned with precious gems.

اسم
فونتیک فارسی / togh /

ruff, gorget, ring, curb

ruff

gorget

ring

curb

نقش یا خط حلقه‌مانند به گردن پرنده

طوق پرنده به‌رنگ روشن بود و کاملاً قابل مشاهده بود.

The bird's ruff was brightly colored and clearly visible.

طوق روشن قرمز گلوی پرنده را تزئین کرده بود.

A bright red gorget adorned the throat of the bird.

اسم
فونتیک فارسی / togh /

curb, gimbals, ring, collar, batten, reel, eye, ferrule, rosette, rosella

curb

gimbals

ring

collar

batten

reel

eye

ferrule

rosette

rosella

حلقه

من یک طوق طلایی را درون صندوقچه‌ی قدیمی پیدا کردم.

I found a golden curb hidden inside the old chest.

ملوان طوق‌ها را تنظیم کرد تا فانوس به‌صورت عمودی بماند.

The sailor adjusted the gimbals to keep the lantern upright.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طوق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
گردن‌بند
مترادف:
خط دور گردن پرندگان
مترادف:
حلقه لبه رینگ چرخ
مترادف:
مترادف:
سیاهی کبودی (زیر پلک)

ارجاع به لغت طوق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طوق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طوق

لغات نزدیک طوق

پیشنهاد بهبود معانی