man, male, he, guy, masculine, chap, fellow
یک مرد و دو زن
one man and two women
مرد چهل سالهی دچار ریزش مو
a balding man of forty
او مرد جوان و آراستهای است.
He is a clean-cut young fellow.
قرار بود پول میان آن دو مرد بهطور برابر تقسیم شود.
The money was to be divided fifty-fifty between the two men.
مرد سالخورده و باتجربه
an elderly man
مرد محکوم
the condemned man
husband
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
امروز مرد من بیمار است.
my husband is sick today
ما اصلاً نمیتوانستیم در کار آن مرد با زنش مداخله کنیم.
We could scarcely interfere between the man and his wife.
brave, man, manly
مرد باش! گریه نکن!
be a man, don't cry!
او مرد این کار نیست
he is not man enough to do this
اگر مردی، بیا جلو!
come forward, if you dare!
مرد آهنین
iron man
مرد جنگ
warrior, combatant, fighting man
مرد خدا
man of God
مرد عمل
man of action, doer
مرد میدان
man who challenges, challenger
past of the verb "مردن"
او مرد و روحش به بهشت رفت.
He died and his soul went to heaven.
علی جوان مرد، جوان علی مرد ...
Ali died young, young died Ali...
right, deserving, just
مرد میدان
man who challenges, challenger
مرد عمل
man of action, doer
مرد خدا
man of God
مرد جنگ
warrior, combatant, fighting man
عامیانه chap, fellow, dude, guy, bloke, boy
کلمهی «مرد» در زبان انگلیسی به man ترجمه میشود.
مرد به فرد بالغ جنس مذکر گفته میشود که از نظر فیزیولوژیکی و روانی ویژگیهای خاصی دارد که او را از کودکان و زنان متمایز میکند. این کلمه معمولاً برای اشاره به کسانی استفاده میشود که به سن بلوغ رسیدهاند و نقشهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی متفاوتی بر عهده دارند.
از نظر بیولوژیکی، مردان دارای ویژگیهای جسمانی مانند قدرت عضلانی بیشتر، هورمون تستوسترون و ویژگیهای جنسی مردانه هستند.
اما مرد بودن صرفاً به این ویژگیها محدود نمیشود؛ در جوامع مختلف، نقشها و انتظارات فرهنگی نیز بر مفهوم مردی تأثیرگذار است. مثلاً در برخی فرهنگها مردان به عنوان سرپرست خانواده، محافظ یا نانآور شناخته میشوند، در حالی که در فرهنگهای دیگر این نقشها ممکن است تغییر کند یا متفاوت باشد.
در ادبیات و هنر، مردان به شکلهای مختلفی تصویر شدهاند؛ گاه به عنوان قهرمانان قدرتمند، گاه به عنوان انسانهای آسیبپذیر و پیچیده.
مفهوم مردانگی همچنین در روانشناسی و جامعهشناسی به بررسی نقشهای جنسیتی، هویت و رفتارهای مردانه میپردازد که در طول زمان و با تغییرات اجتماعی دستخوش تحول شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرد