فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نافرمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    naafarmaan
  • balky, defiant, disobedient, insubordinate, mean, noncompliant, perverse, rambunctious, rebel, rebellious, recalcitrant, refractory, unruly, wayward, wild
  • عامیانه stroppy
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نافرمان

ارجاع به لغت نافرمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نافرمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نافرمان

لغات نزدیک نافرمان

پیشنهاد بهبود معانی