assistant, deputy, helper, aid, steward, auxiliary, subordinate, vice-
نایبالحکومه
deputy governor
نایب کنسول
vice-consul
قدیمی lieutenant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نایب اول، ستوان یکم
first lieutenant
نایب سوم، ستوان سوم
third lieutenant
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نایب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نایب