فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

هنگام به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

زمان

فونتیک فارسی

haengaam
اسم

time, season, tide

در پاییز، هنگام برداشت فرا می‌رسد.

In autumn, the time for harvest arrives.

من نسیم خنکی را که هنگام پاییز می‌آید، دوست دارم.

I love the cool breeze that comes with the autumn season.

اوکتاو

فونتیک فارسی

hengaam
اسم

موسیقی octave

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او نت‌ها را در همان هنگام نواخت.

He played the notes in the same octave.

هر هنگام فرکانس هنگام قبلی را دو برابر می‌کند.

Each octave doubles the frequency of the previous one.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد هنگام

  1. مترادف:
    اثنا خلال دم دوره زمان ساعت فصل مدت موسم موعد موقع میقات نوبت وقت

ارجاع به لغت هنگام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هنگام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هنگام

لغات نزدیک هنگام

پیشنهاد بهبود معانی