فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

هنگام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    ha(e)ngaam
  • time, season
  • tune - music, air, intention, [lit.] attempt
  • at the time of, while
  • [mus.] gamut, scale
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد هنگام

ارجاع به لغت هنگام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «هنگام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/هنگام

پیشنهاد بهبود معانی