آخرین به‌روزرسانی:

پست به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کم‌ارتفاع

فونتیک فارسی

past
صفت

low, low-lying, bottom land, unelevated, sunken, depressed, concave

مه در مناطق پست وجود خواهد داشت.

There will be fog in low-lying areas.

بهتر است از مناطق با زهکشی بد و پست اجتناب شود.

Badly drained and low-lying areas are best avoided.

دارای کیفیت پایین

فونتیک فارسی

past
صفت

low, shoddy, common, inferior, second-rate, second-class, cheap-jack, crummy, coarse, pelting, scrubby, shitty, chintzy

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کالا (یا اجناس) پست

common ware

مراسلات ارسالی با پست ارزان قیمت (درجه‌ی دو)

second-class matter

(آدم) فرومایه

فونتیک فارسی

past
صفت

wretch, base, wormy, wretched, abject, effete, raffish, mingy, vile, ignoble, menial, mangy, servile, gross, lowlife, sordid, lowdown, scapegrace, villainous

رذل پست فطرت

a lowdown rascal

حرص و آز شخصیت او را پست کرده بود.

Greed had debased his character.

روشی برای فرستادن نامه و مرسولات پُستی

فونتیک فارسی

post
اسم

mail, post

بسته را با پست درجه‌یک (برخوردار از اولویت) ارسال کردم تا از تحویل سریع مطمئن شوم.

I sent the package via first-class mail to ensure quick delivery.

با پست هوایی فرستادم.

I sent it airmail.

نگهبان، پاسدار

فونتیک فارسی

post
اسم

post, base, station

پست در دروازه توسط یک افسر هوشیار اداره می‌شد.

The post at the gate was manned by a vigilant officer.

پست برای حفظ ایمنی بسیار مهم بود.

The post was crucial for maintaining safety.

منصب، شغل

فونتیک فارسی

post
اسم

job, position

یک پست خالی در شرکت او

a vacant position in his company

در اداره‌ی ما چند پست خالی وجود دارد.

There are several jobs in our office.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پست

  1. مترادف:
    برید پیک چاپار
  1. مترادف:
    قراول کشیک
  1. مترادف:
    خدمت شغل مقام
  1. مترادف:
    جایگاه منزل موضع
  1. مترادف:
    پاسگاه
  1. مترادف:
    بی‌سروپا پست‌فطرت دون‌همت رذل ناکس
    متضاد:
    شریف
  1. مترادف:
    بخیل کنس لئیم لچر
  1. مترادف:
    قصیر کم‌ارتفاع کوتاه
  1. مترادف:
    بی‌قدر بی‌مقدار حقیر خوار دنی دون ذلیل زبون سفله فرومایه متذلل
  1. مترادف:
    نازل
  1. مترادف:
    جلب رذیل
  1. مترادف:
    محقر
  1. مترادف:
    پایین کوچک
  1. مترادف:
    مبتذل وضیع

ارجاع به لغت پست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پست

لغات نزدیک پست

پیشنهاد بهبود معانی