low, low-lying, bottom land, unelevated, sunken, depressed, concave
مه در مناطق پست وجود خواهد داشت.
There will be fog in low-lying areas.
بهتر است از مناطق با زهکشی بد و پست اجتناب شود.
Badly drained and low-lying areas are best avoided.
low, shoddy, common, inferior, second-rate, second-class, cheap-jack, crummy, coarse, pelting, scrubby, shitty, chintzy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کالا (یا اجناس) پست
common ware
مراسلات ارسالی با پست ارزان قیمت (درجهی دو)
second-class matter
wretch, base, wormy, wretched, abject, effete, raffish, mingy, vile, ignoble, menial, mangy, servile, gross, lowlife, sordid, lowdown, scapegrace, villainous
رذل پست فطرت
a lowdown rascal
حرص و آز شخصیت او را پست کرده بود.
Greed had debased his character.
mail, post
بسته را با پست درجهیک (برخوردار از اولویت) ارسال کردم تا از تحویل سریع مطمئن شوم.
I sent the package via first-class mail to ensure quick delivery.
با پست هوایی فرستادم.
I sent it airmail.
post, base, station
پست در دروازه توسط یک افسر هوشیار اداره میشد.
The post at the gate was manned by a vigilant officer.
پست برای حفظ ایمنی بسیار مهم بود.
The post was crucial for maintaining safety.
job, position
یک پست خالی در شرکت او
a vacant position in his company
در ادارهی ما چند پست خالی وجود دارد.
There are several jobs in our office.
کلمهی «پست» در زبان انگلیسی به post ترجمه میشود.
«پست» یکی از واژگان چندمعنایی در زبان فارسی است که در بافتها و زمینههای گوناگون، مفاهیم متفاوتی به خود میگیرد. این واژه میتواند اشاره به سامانهی ارسال نامه و مرسوله، جایگاه شغلی یا مقام اداری، مطلب منتشرشده در فضای مجازی، یا حتی صفتی با بار منفی اخلاقی داشته باشد. در زبان انگلیسی نیز واژهی post همین انعطاف معنایی را دارد و بسته به کاربرد، میتواند معادلهایی مانند mail, job position, blog post, یا publish داشته باشد.
در مفهوم نخست، «پست» بهمعنای خدمات پستی و تبادل نامهها و بستهها میان افراد و نهادهاست. سازمان پست در جوامع مختلف یکی از ارکان ارتباطی مهم بوده و با وجود گسترش ابزارهای دیجیتال، همچنان نقشی حیاتی در ارسال اسناد فیزیکی، مرسولات رسمی و کالاها دارد. مفاهیمی مانند صندوق پست، تمبر پستی، کد پستی و بستهی پستی همگی زیرمجموعهی این کاربرد هستند.
در حوزهی اداری و سازمانی، «پست» بهعنوان جایگاه یا مقام شغلی فرد در یک نهاد یا شرکت معنا پیدا میکند. برای مثال، گفته میشود «پست مدیریت منابع انسانی» یا «پست کارشناس حقوقی». این معنا با مفاهیمی همچون ساختار سازمانی، شرح وظایف، و ارتقای شغلی گره خورده است. در زبان انگلیسی، این نوع «پست» معمولاً با واژههایی مانند position یا role بیان میشود.
با گسترش فضای مجازی و رسانههای اجتماعی، «پست» معنای جدیدی به خود گرفته و به مطلب یا محتوایی گفته میشود که در شبکههای اجتماعی، وبلاگها یا سایتها منتشر میشود. کاربران پست میگذارند، آنها را لایک میکنند، به اشتراک میگذارند و برایشان کامنت مینویسند. در این زمینه، post دقیقاً همین معنا را در زبان انگلیسی دارد و یکی از واژگان بسیار رایج دنیای دیجیتال بهشمار میرود.
واژهی «پست» با اینکه از نظر ظاهر ساده به نظر میرسد، اما دنیایی از معانی و کاربردها را در خود جای داده است. این چندلایگی زبانی، قدرت انعطاف و غنای فرهنگی واژگان فارسی را نشان میدهد. تشخیص معنای درست آن، همیشه به زمینه و نوع کاربرد بستگی دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پست