فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیروز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فاتح، برنده

فونتیک فارسی

pirooz
صفت

victorious, winning, victor, triumphant

سربازان پیروز شمشیرهای خود را در هوا تکان می‌دادند.

The victorious soldiers brandished their swords.

مردم کشور حضور پیدا کردند تا با قهرمان پیروز دیدار کنند.

The country people turned out to meet the victorious hero.

مبارک، میمون، خجسته

فونتیک فارسی

pirooz
صفت

happy, propitious, auspicious, august

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

نوروزتان پیروز!

Happy Norooz!

فرا رسیدن سال نو رویدادی پیروز و ویژه است.

The arrival of the new year is a particularly auspicious occasion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیروز

  1. مترادف:
    برنده چیره ظافر غالب فاتح فایق فیروز فیروزمند قاهر قهرمان کامیاب متغلب مستولی مظفر منتصر موفق
    متضاد:
    مقهور
  1. مترادف:
    خجسته مبارک میمون
  1. مترادف:
    بهره‌ور بهره‌مند برخوردار کامیاب متمتع

ارجاع به لغت پیروز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیروز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیروز

لغات نزدیک پیروز

پیشنهاد بهبود معانی