آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

پیروز به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / pirooz /

victorious, winning, victor, triumphant

victorious

winning

victor

triumphant

فاتح، برنده

سربازان پیروز شمشیرهای خود را در هوا تکان می‌دادند.

The victorious soldiers brandished their swords.

مردم کشور حضور پیدا کردند تا با قهرمان پیروز دیدار کنند.

The country people turned out to meet the victorious hero.

صفت
فونتیک فارسی / pirooz /

happy, propitious, auspicious, august

happy

propitious

auspicious

august

مبارک، میمون، خجسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

نوروزتان پیروز!

Happy Norooz!

فرا رسیدن سال نو رویدادی پیروز و ویژه است.

The arrival of the new year is a particularly auspicious occasion.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیروز

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:

ارجاع به لغت پیروز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیروز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیروز

لغات نزدیک پیروز

پیشنهاد بهبود معانی