افعال مربوط به آشپزی در انگلیسی

تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۸ مهر ۱۴۰۳

لغت
معنی
لیست لغات پایه (در ادامه‌ی لیست لغات پیشرفته قابل مشاهده است)

knead

خمیر کردن، ورزیدن، خمیر درست کردن، (خمیر یا گل یا کاه گل و غیره) مالیدن، ورز دادن

lemon

لیمو (تُرش)، درخت لیمو ترش

macaroon

بیسکوییت ماکارون، شیرینی ماکارون

margarine

مارگارین (نوعی چربی خوراکی عمدتاً گیاهی که بافت و ظاهری شبیه به کره دارد و به اشتباه به آن کره‌ی گیاهی نیز می‌گویند)

mayonnaise

سس مایونز (نوعی چاشنی غذا و سالاد)

measure

گنجایی، ظرفیت، کیل

medium

نیم‌پز، تقریباً پخته‌شده (گوشت)

microwave

میکرو ویو، ماکروفر
با خوراک پز موجی پختن، (خوراک را) در مایکروویو پختن

mince

ریزریز کردن، قیمه کردن، خردکردن، ساطور کاری کردن، به تکه‌های کوچک تقسیم کردن
قیمه، گوشت قیمه، ریزه

mince pie

پای کریسمس (نوعی پای که مخلوطی از تکه‌های کوچک سیب و میوه‌های خشک و آجیل است و در آن از گوشت استفاده نمی‌شود)

mincemeat

مایه‌ی پای کریسمس (مخلوطی از تکه‌های کوچک سیب و میوه‌های خشک و آجیل است و در آن از گوشت استفاده نمی‌شود)
گوشت چرخ‌کرده (که کاملاً له شده است و به‌صورت پوره و یکدست است)

mix

درآمیختن، آمیختن، مخلوط کردن، ترکیب کردن، قاتی کردن، درهم کردن، آشوردن، سرشتن
آمیزه، مخلوط، اختلاط

mousse

دسر موس

noodle

نودل، رشته‌فرنگی، ورمیشل
پاستا، ماکارونی

nutmeg

جوز هندی

olive

زیتون

omelet

املت

onion

پیاز

oyster

صدف (خوراکی)
گودی پشت (ماکیان)

paprika

پاپریکا (نوعی ادویه‌ی قرمز متشکل از غلاف‌های ریز آسیاب‌شده‌ی خشک‌شده‌ی فلفل‌های شیرین مختلف)

pasta

(ماکارونی و سایر خوراکی‌های مشابه) پاستا، لاخشه، رشته‌فرنگی

pastrami

گوشت ادویه‌زده و دودی‌شده‌ی شانه‌ی گاو

peanut butter

کره بادام‌زمینی

pizza

پیتزا

poach

پختن چیزی مانند ماهی یا تخم‌مرغی که پوسته‌ی آن جدا شده باشد، با قرار دادن آن در آب جوش یا مایع دیگر

pot roast

کباب قابلمه‌ای، کباب تابه‌ای، گوشت آب‌پز‌شده (با گوشت گاو)

potato

سیب‌زمینی

pour

ریختن، روان ساختن، پاشیدن، افشاندن

pudding

پودینگ برنج (دسر محتوی شیرینی، آرد، نان یا برنج و اغلب میوه)
پودینگ (دسر محتوی شیر، نشاسته‌ی ذرت، زرده‌ی تخم‌مرغ)
دسر
پودینگ گوشت

put up

گذاشتن، قرار دادن (در ظرف)

quiche

پای کیش (از پنیر، تخم‌مرغ، شیر یا خامه، انواع گوشت و سبزیجات تهیه می‌شود)

quinoa

کینوآ (دانه‌های گیاهی به همین نام که پخته و سرو می‌شود)

radish

تربچه، برگ یا علف تربچه

rice

برنج

rice cake

کیک برنج (بیسکویت از برنج پف کرده)

لغت
معنی
لیست لغات پایه (در ادامه‌ی لیست لغات پیشرفته قابل مشاهده است)

roast

سرخ کردن، کباب کردن، برشته کردن، تنوری کردن
سرخ شدن، کباب شدن، برشته شدن، تنوری شدن
سرخ شده، بریان، کبابی، برشته، تنوری
گوشت کبابی، گوشت بریان، کباب
کباب پیک‌نیک، پیک‌نیک کبابی، کباب پارتی

rolling pin

وردنه، تیرک

rosemary

اکلیلِ کوهی، رزماری، بوته‌ی اکلیلِ کوهی، بوته‌ی رزماری

s’more

(میان‌وعده‌ای متشکل از یک لایه مارشمالو‌ی گرم و شکلات که بین دو تکه بیسکویت یا تردک گراهام قرار می‌گیرد و معمولاً با دارچین یا عسل مزه‌دار می‌شود) اس‌مور

salad

سالاد
سالاد مخلوط

salad dressing

سس سالاد، چاشنی سالاد

salami

سالامی، سوسیس نمک‌زده، سوسیس نمک‌‌‌سودشده، گوشت خوک و یا گوشت گاو خشک‌شده

salt

نمک
نمک‌سود
نمک زدن، نمک اضافه کردن
نمک‌سود کردن، در نمک خواباندن، در آب‌نمک گذاشتن

sandwich

ساندویچ
کیک ساندویچی

sauce

سس
میوه‌ی پخته (که همراه با غذای دیگر یا به عنوان دسر خورده می‌شود)
سس زدن، چاشنی زدن، مزه‌دار کردن

sauerkraut

کلم‌ترش، زاواکراوت

sausage

سوسیس

sauté

(درمورد غذا) در روغن سرخ‌کرده، سرخ کردن، تفت دادن
غذای سرخ شده
سرخ شده، تفت داده شده

scone

اسکون (نوعی نان یا کیک)

scramble

(تخم مرغ را) به هم زدن و پختن، خاگینه کردن، (تخم‌مرغ) املت درست کردن

seafood

غذای دریایی، خوراک دریایی

shish kebab

شیش‌کباب (گوشت به سیخ‌ کشیده‌شده)

slice

کفگیر

snack

میان‌وعده، غذای سبک، عصرانه، غذای سرپایی

solid

جامد، غیرمایع
غذای سفت، غذای جامد (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)

soup

سوپ

soy sauce

شیره یا سس سویا (شیره‌ی دانه‌ی سویا که تخمیر و با آب نمک آمیخته شده است و در خوراک‌های چینی و غیره به‌کار می‌رود)

spaghetti

اسپاگتی، رشتار

sponge cake

کیک اسفنجی، کیک پف‌آلود (کیکی که بدون روغن قنادی پخته می‌شود)

spread

خوراکی مالیدنی، غذای خامه‌مانند، پخشینه (روی نان یا بیسکویت مثل مربا و کره و غیره)
سفره‌ی رنگین، غذا (متنوع و رنگارنگ)

squid

انواع ماهی مرکب (سرپایان نرم تن)

steam

(با بخار) پختن، نرم کردن، بخارپز کردن

steaming

بخارپز کردن

stew

خورش
آهسته جوشانیدن، آهسته پختن، دم کردن

stir

هم زدن

stir-fry

(خوراکپزی چینی – باسرعت و هم‌زدن مدام سبزیجات خرد‌کرده را در ماهیتابه) سرخ کردن

strudel

اشترودل (ورقه‌ی نازک خمیر پخته که لوله شده و لای آن شیرینی باشد)

sunny side up

(تخم‌مرغ) از یک طرف سرخ‌شده

sushi

سوشی (خوراک ژاپنی: برنج آب پز و سرد و کمی سرکه و لایه‌های گوشت خام یا پخته)

sweet pepper

فلفل شیرین

غذا یکی از اساسی‌ترین نیازهای انسان است و برای پختن آن در هر جایی که زندگی کنید لازم است با لغات و اصطلاحات مخصوص غذا و آشپزی آشنا باشید. اگر شما در یک کشور خارجی زندگی می‌کنید و یا برای سفر به آن جا می‌روید احتمالا به این موضوع پی برده باشید. مثلا پختن یک تخم مرغ ساده به چند روش ممکن است و اگر از آشپزِ انگلیسی‌زبانِ یک هتل بخواهید که برای صبحانه‌تان یک تخم مرغ داشته باشید او از شما نوع پخت آن را خواهد پرسید.

ممکن است شما به آشپزی کردن، شرکت در یک مسابقه‌ی آشپزی به زبان انگلیسی، یادگیری آشپزی و یا حتی آموزش اشپزی علاقه داشته باشید می‌دانید که شرکت کردن در کلاس‌های بین‌المللی آشپزی می‌تواند کمک زیادی در پیشرفت کار شما داشته باشد و در فرآیند اموزش، اگر یک سر آشپزِ مسلط به اصطلاحات تخصصیِ آشپزی به انگلیسی باشید باعث برتری شما خواهد بود، در این صورت بهتر است بدانید که افعال پرکاربرد آشپزی کدام‌ها هستند و چگونه به درستی از هر فعل و اصطلاح پخت و پز استفاده کنید و با طعم‌ها و مزه‌ها به انگلیسی آشنا باشید. در این پست لیست واژگان مربوط به آشپزی و پخت و پز را به همراه یک فایل pdf به شما معرفی می کنیم.

دریافت فایل پی‌دی‌اف لیست لغات رایج مرتبط با آشپزی

شما می‌توانید کلمات و اصطلاحات مربوط به آشپزی و پختن را در فست دیکشنری سرچ کنید و معنی هر اصطلاح مرتبط با پخت و پز را به انگلیسی و فارسی مشاهده کنید و با زبان خاص آشپزی آشنا شوید. همچنین می‌توانید مترادف و متضاد هر واژه و کلمه‌ی مرتبط با آشپزی، لغات نزدیک به آن‌ها و مثال و نمونه جمله‌ها و عباراتی در مورد آن‌ها را جست و جو و پیدا کنید و آن‌ها را دریک پوشه مختص به اشپزی برای خودتان ذخیره کنید تا در زمان نیاز، به سرعت به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

نرم افزارهای فست دیکشنری

می توانید با استفاده از نرم افزارهای فست ‌دیکشنری تمام لغاتی که در اینجا مشاهده کردید را به راحتی روی تلفن همراه خودتان داشته باشید و برای هر لغت در اپلیکیشن‌ اندروید و اپلیکیشن‌ ios فولدر و دسته‌بندی انجام دهید و از دیگر امکانات آن استفاده کنید.

بازگشت به وبلاگ

مطالب دیگر بخش «واژه‌های دسته‌بندی شده»:

نظرات

نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *