خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید

لینک مطلب کپی شد

۵

به‌روزرسانی ۲۹ شهریور ۱۴۰۴

انتشار ۲۷ شهریور ۱۴۰۴

لیست لغات کتاب English Vocabulary in Use Upper-Intermediate

یادگیری و تسلط بر واژگان سطح فوق‌متوسط، مرحله‌ای حیاتی در مسیر یادگیری زبان انگلیسی است که توانایی درک متون تخصصی و شرکت در مکالمات حرفه‌ای و آکادمیک را برای زبان‌آموز فراهم می‌کند. در این مرحله، استفاده از منابع معتبر و ساختارمند بسیار اهمیت دارد و کتاب English Vocabulary in Use Upper-Intermediate یکی از بهترین گزینه‌ها برای توسعه دایره لغات در سطح پیشرفته محسوب می‌شود.

این کتاب با تمرکز بر لغات و عبارات سطح فوق‌متوسط و اصطلاحات رایج در موقعیت‌های واقعی، زبان‌آموزان را برای استفاده موثر در نوشتار، مکالمه و خواندن متون تخصصی آماده می‌کند. طراحی دقیق درس‌ها و تمرین‌های عملی باعث می‌شود یادگیری لغات نه‌تنها سریع‌تر بلکه ماندگارتر باشد. به همین دلیل، مجموعه‌ی محبوب کتاب‌ های English Vocabulary in Use در سطح Upper-Intermediate به‌عنوان مرجعی قابل اعتماد در آموزش واژگان شناخته می‌شود.

در ادامه‌ی این مطلب، شما می‌توانید لیست لغات کتاب English Vocabulary in Use Upper-Intermediate را به‌طور کامل مشاهده کنید. این فهرست کمک می‌کند تا همه‌ی لغات کتاب را یک‌جا مرور کنید و مسیر یادگیری خود را با برنامه‌ریزی دقیق‌تر و استفاده از ابزارهایی مانند اپلیکیشن و وب‌سایت فست‌دیکشنری، موثرتر پیش ببرید.

داشتن یک منبع جامع مانند لیست لغات کتاب English Vocabulary in Use Upper-Intermediate به زبان‌آموزان این امکان را می‌دهد که نه‌تنها واژگان سطح فوق‌متوسط را بیاموزند، بلکه با کاربرد دقیق آن‌ها در موقعیت‌های رسمی، تحصیلی و حرفه‌ای نیز آشنا شوند. استفاده منظم از این لیست، یادگیری را هدفمندتر و ساختارمندتر می‌کند و باعث می‌شود زبان‌آموزان بتوانند با اطمینان بیشتری در متون تخصصی و مکالمات پیچیده حضور پیدا کنند.

در جدول زیر 60 لغت از 2631 لغت کاربردی فوق متوسط قرار گرفته است. برای مشاهده‌ی لیست کامل لغات (تخصصی) کلیک کنید.

مشاهده

لغت
معنی

browser

- مرورگر اینترنت، مرورگر وب

bury the hatchet

- صلح کردن، دست از جنگ کشیدن

cell

- سلول، یاخته (کوچک‌ترین واحد ساختاری و عملکردی ارگانیسم‌های زنده)

CEO

- مدیرعامل، مدیر اجرایی ارشد

chip

- سیب‌زمینی سرخ‌کرده

city

- شهر

cloud

- ابر

come across

- (منظور یا پیام) واضح بودن، رسا بودن

come between

- جدا کردن، نفاق افکندن، موجب جدایی شدن، بین (دو یا چند نفر) قرار گرفتن

come out

- بیرون رفتن، گردش رفتن، مهمانی رفتن، دورهمی رفتن

لغت
معنی

come to

- به هوش آمدن

cookie

- کلوچه، شیرینی، شیرینی خشک

court

- دادگاه، محکمه، هیئت قضایی

crab

- خرچنگ

crash

- (ناگهان و بسیار) افت کردن، بسیار خراب شدن (وضع کاسبی)

cruise

- (در دریا یا خشکی یا هوا) سفر کردن، رهسپار بودن، دریا گردی کردن، نوردیدن

currency

- پول، ارز، اسکناس

database

- بانک اطلاعاتی، پایگاه داده‌ها، دادگان، بانک داده‌ها (data bank هم می‌گویند)

debt

- بدهی، قرض، وام، دِین

deer

- گوزن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)


نظرتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات (۵)