
انتشار ۱۱ شهریور ۱۴۰۴
لیست کامل لغات سطح B1 انگلیسی (سطح متوسط)
در مسیر یادگیری زبان انگلیسی، گسترش دایرهی واژگان یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت زبانآموز محسوب میشود. هرچه فرد واژههای بیشتری بداند، درک بهتری از متون، گفتوگوها و موقعیتهای واقعی خواهد داشت و توانایی او در بیان دقیق افکار نیز افزایش خواهد یافت. با توجه به همین اهمیت، چارچوب CEFR (چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها) بهعنوان مرجعی معتبر، سطوح مختلف زبانی را طبقهبندی کرده است تا زبانآموزان بتوانند بهصورت گامبهگام و هدفمند مهارتهای خود را ارتقا دهند.
سطح B1 در این چارچوب، مرحلهی متوسط یا همان Intermediate را نمایندگی میکند. در این سطح، زبانآموز توانایی شرکت در مکالمات روزمره، درک متون نیمهپیچیده، بیان دیدگاههای شخصی، توصیف تجربیات و پرداختن به موضوعات ملموس و آشنا را بهدست میآورد. لغات سطح B1 انگلیسی، پلی میان واژگان پایه و پیشرفته هستند و به زبانآموز اجازه میدهند تا ارتباطات واقعیتر و دقیقتری با محیط پیرامون خود برقرار کند.
لغات سطح B1 انگلیسی، برخلاف سطوح ابتدایی، صرفاً به کلمات مربوط به اشیاء یا مفاهیم ملموس محدود نمیشوند. در این سطح، زبانآموز با واژگانی آشنا میشود که مفاهیم انتزاعیتری مانند احساسات، ترجیحات، اهداف، یا حتی دیدگاههای اجتماعی را در بر میگیرند. همچنین در این مرحله، بسیاری از افعال عبارتی (phrasal verbs)، اصطلاحات متداول و واژههای چندمعنایی به واژگان فرد اضافه میشوند؛ مهارتی که برای روانتر شدن مکالمه و نگارش بسیار حیاتی است.
در این مطلب از وبلاگ فست دیکشنری، فهرست کاملی از لغات سطح B1 انگلیسی ارائه شده است که با بهرهگیری از منابع معتبر و استانداردهای بینالمللی گردآوری شدهاند. این واژگان نهتنها به زبانآموز کمک میکنند تا متون آموزشی را بهتر درک کند، بلکه در تقویت مهارتهای نوشتاری، شنیداری و مکالمهی او نیز تأثیر مستقیم دارند. بهکارگیری لغات سطح B1 در جملات، مرور مستمر، و استفاده از ابزارهای کمکی، فرایند یادگیری را اثربخشتر خواهد کرد.
در جدول زیر 60 لغت از 1841 واژگان سطح متوسط – B1 قرار گرفته است. برای مشاهدهی لیست کامل لغات (تخصصی) کلیک کنید.
لغت | معنی |
---|---|
فروریختن، ریزش کردن (سقف و ساختمان و غیره) | |
سیدی-رام (نوعی دیسک نوری که فقط خواندنی است و کامپیوتر این امکان را ندارد که اطلاعاتی روی آن بنویسد) | |
خوب پاک کردن | |
نارگیل | |
1- آشکار شدن، واضح شدن 2- (برای فروش یا بازرسی و غیره) ارائه شدن 3- پاگشا کردن، (رسماً به اجتماع) معرفی کردن (به ویژه دختر دم بخت را) 4- (به پایان یا به نتیجه و غیره) رسیدن 5- (در مورد همجنسبازان) ترجیح جنسی خود را اعلام کردن (come out of the closet هم میگوی | |
پنبه (رشتههای سفید که در اطراف بذر یک گیاه بلند رشد میکند که به ویژه در ایالات متحده، چین و آسیای جنوبی رشد میکند) | |
(ناگهان و بسیار) افت کردن، بسیار خراب شدن (وضع کاسبی) | |
(در دریا یا خشکی یا هوا) سفر کردن، رهسپار بودن، دریا گردی کردن، نوردیدن | |
پول، ارز، اسکناس | |
به عهده گرفتن، سروکار داشتن، پرداختن به، رسیدگی کردن به (بهعنوان بخشی از شغل) |
لغت | معنی |
---|---|
دژم، دلتنگ، پریشان، افسرده، غمگین، ملول | |
مقصد | |
پیشرفت، توسعه، بسط، ترقی، نمو، رشد، تحول | |
دلفین | |
خر، الاغ، درازگوش | |
سفر با اتومبیل، سواری، رانندگی | |
(علم) اقتصاد | |
اضطراری، ناگهانی، وضع فوقالعاده، شرایط غیرمنتظره | |
منتهی شدن، منجر شدن | |
منتهی شدن، منجر شدن، انجامیدن |

لغات تخصصی مربوط به واژگان سطح متوسط – B1
برای مشاهدهی لیست کامل لغات پرکاربرد و تخصصی کلیک کنید.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
