جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "ک" (صفحه 15)
کنکاشگر
کنکاشه
کنکاشی
کنگ
کنگاش
کنگاشگاه
کنگر
کنگر فرنگی
کنگرزد
کنگره
کنگره بارو
کنگره دار
کنگره دار شدن
کنگره دار کردن
کنگره کنگره کردن دیوار دژ و قصر
کنند
کننده
کننده کار
کنودانه
کنور
کنوره
کنوریدن
کنون دوران
کنونه
کنونی
کنه
کنه گوسفند
کنیا
کنیاک
کنیز
کنیز در حرم های عثمانی
کنیزک
کنیسه
کنیسه ای
کنیف
کنین
کنیه
کو
کو کو
کوادراتیک
کوادریلیون
کواده
کوار
کوارتریک
کوارتز
کوارتز بلورین
کوارتز بی رنگ
کوارک
کواره
کواژ
کواکب
کوالا
کوالالامپور
کوانتوم
کوانتوم نور
کواهوگ
کوای کر
کوئل
کوئول
کوب
کوب گر
کوبا
کوبان
کوباندن
کوباندن به شدت
کوبستن
کوبش
کوبشکوهه
کوبشگر
کوبکاری
کوبکاری کردن
کوبگی
کوبگیر
کوبن
کوبنده
کوبه
کوبه درمانی
کوبه فرهنگی
کوبه گیر
کوبید با سر و صدا
کوبیدگی
کوبیدن
کوبیدن با خرمن کوب
کوبیدن باصدا
کوبیدن به شدت
کوبیدن و خمیر کردن
کوبیده
کوبیست
کوبیسم
کوبین
کوپ کردن
کوپال
کوپال به نشان قدرت
کوپال به نشانه اختیار
کوپرونیکل
کوپک
کوپل اتومبیل
کوپلاژ
کوپله
کوپلینگ
کوپن
کوپن دادن
کوپنهاگ
کوپه
کوپه دربست
کوپه درجه یک
کوپه درجه یک قطار مسافری
کوپه قطار
کوپه کوپه کردن
کوپه یک نفری
کوپید
کوت
کوت کردن
کوتال
کوتاه
کوتاه آمدن
کوتاه پرواز
کوتاه زمان
کوتاه سازی
کوتاه سازی مو و شاخ و برگ
کوتاه شدن
کوتاه شدن صدا
کوتاه شده
کوتاه عمر
کوتاه قد
کوتاه کردن
کوتاه کردن بخشی از چیزی
کوتاه کردن دم حیوان
کوتاه کردن شاخ و برگ
کوتاه کردن گیسوی انسان
کوتاه کردن مو
کوتاه ماندن
کوتاه مدت
کوتاه نشده
کوتاه و به هم فشرده کردن
کوتاه و بی ادبانه
کوتاه و پر مغز
کوتاه و پهن
کوتاه و پهن بودن
کوتاه و چاق
کوتاه و روبه بالا
کوتاه و کلفت
کوتاه و گستاخانه
کوتاه و مزاح انگیز
کوتاه و نسبتا چاق
کوتاهتر از حد لازم
کوتاهی
کوتاهی در انجام وظیفه
کوتاهی کردن
کوتاهی کننده
کوتاهی کننده در انجام وظیفه و پیروی از قانون
کوتر
کوتنگ
کوتولگی
کوتوله
کوتوله سفید
کوتوله شدن
کوتوله کردن
کوتوله مانند
کوتوله نگهداشتن
کوتوله ها
کوته
کوته اندیش
کوته اندیشی
کوته برد
کوته بین
کوته بینانه
کوته بینی
کوته پروازی کردن
کوته دستی
کوته روز
کوته زمان
کوته زی
کوته ساختن
کوته سازی
کوته سخن
کوته فکر
کوته فکرانه
کوته فکری
کوته قد
کوته کاری
کوته کردن نگارش و سخن
کوته کلام
کوته گفت
کوته گو
کوته گویی
کوته نظر
کوته نظرانه
کوته نظری
کوته نگاشت
کوته نوشت
کوته نویسی
کوته وار
کوته وار سازی
کوته وار سازی پایانی در دادگاه
کوته وار کردن
کوته وارسازی پایانی در مناظره
کوته واره
کوتهکار
کوتهکار نوشتن
کوتیلیون
کوچ
کوچ دادن
کوچ راه
کوچ کردن
کوچ گر
کوچ گرانه
کوچ گری
کوچ ماهی
کوچ نشین
کوچ نشین ایجاد کردن
کوچاندن
کوچانیدن
کوچستان
کوچک
کوچک ابدال
کوچک اندام
کوچک انگار
کوچک انگارانه
کوچک انگاری
کوچک پنداری
کوچک تر
کوچک جلوه دادن
کوچک سازی
کوچک شدگی
کوچک شدن
کوچک شده
کوچک شماری
کوچک شمردن
کوچک شمردن کسی
کوچک کردن
کوچک کردن خود
کوچک مغز
کوچک نگهداشتن
کوچک نما
کوچک نمایاندن
کوچک نمایی کردن
کوچک و دلگیر
کوچک و سبک و کم مصرف
کوچک و کم اهمیت
کوچک و گرد
کوچک و ناقص
کوچکتر
کوچکتر از اندازه معمول
کوچکتر از معمول
کوچکتر از واقعیت نشان دادن
کوچکتر شدن
کوچکتر شده
کوچکتر کردن
کوچکترین
کوچکترین بخش
کوچکترین برخه نام مشترک
کوچکترین تصور
کوچکترین عامل
کوچکترین واحد سازمانی
کوچکی
کوچکی کردن
کوچکین
کوچگاه
کوچنده
کوچول
کوچول موچول
کوچولو
کوچولو موچولو
کوچه
کوچه بن بست
کوچه بندی کردن در خیابان ها
کوچه بی در رو
کوچه گرد
کوچی
کوچیدن
کوخ
کوخگاه
کوخن
کود
کود انبار
کود انسانی
کود برگ
کود پاشیده روی خاک
کود تازه
کود حیوانی نم دار
کود دادن
کود سبز
کود سرک
کود فسفات دار
کود کردن
کود گوسفندی
کود گیاهی
کود مستراح
کودآبه
کودئین
کودتا
کودزو
کودک
کودک بین ب تا ث ساله
کودک پریزاد
کودک خیابان گرد
کودک داری
کودک دبستانی
کودک زیر سیزده سال
‹
1
2
...
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
glasses
glass
ticket
taxi
wheel
boat
water
pail
cafe
trousers
bedroom
table
nose
bird
elephant
box
money
towel