her, him
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما او را از استعفا دادن منصرف کردیم.
We dissuaded him from resigning.
با تلفن نتوانستم او را گیر بیاورم.
I couldn't get ahold of her by phone.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «او را» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/او را