امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

hak[k]
rubbing, erasing, obliteration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حک

  1. مترادف:
    کندن
  1. مترادف:
    تراشیدن
  1. مترادف:
    بسودن خراشیدن ساییدن
  1. مترادف:
    کنده‌کاری نقر

ارجاع به لغت حک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حک

لغات نزدیک حک

پیشنهاد بهبود معانی