با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دستمال‌کاغذی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دستمالی که از کاغذ ساخته شده

فونتیک فارسی

dastmaal kaaghazi
اسم
facial tissue, Kleenex, paper napkin, tissue

- ماشینی که دستمال کاغذی بیرون می‌دهد.

- A machine that dispenses paper napkins.

- رامین دهان خود را با دستمال کاغذی پاک کرد.

- Ramin wiped his mouth with a paper napkin.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دستمال‌کاغذی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دستمال‌کاغذی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دستمال‌کاغذی

لغات نزدیک دستمال‌کاغذی

پیشنهاد بهبود معانی