به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دیس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بشقاب بزرگ
  • فونتیک فارسی

    dis
  • اسم
    dish, large dish, platter
    • - دیس به زمین افتاد و شکست.

    • - The dish fell to the floor and broke.
    • - دیس خالی

    • - empty dish
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دیس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دیس

لغات نزدیک دیس

پیشنهاد بهبود معانی