امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سامان گرفتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

نضج گرفتن، منظم و مرتب شدن

فونتیک فارسی

saamaan gereftan
فعل لازم
to become well-organized or well-regulated, to become settled or reformed, to thrive, to prosper

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- کم‌کم شرکت ما سامان گرفت.

- gradually our company prospered
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سامان گرفتن

  1. مترادف:
    منظم شدن مرتب شدن درست شدن
  1. مترادف:
    سروسامان گرفتن سامان یافتن

ارجاع به لغت سامان گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سامان گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سامان گرفتن

لغات نزدیک سامان گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی