آخرین به‌روزرسانی:

متضاد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای تضاد، مخالف

فونتیک فارسی

motazaad
اسم

antithetical, opposed, antonym, discordant, opposing, polar, polarized, contradictory, conflicting, contrary, contrasting, converse, reversed, inversed, adverse, antagonist, antonymous, competing, antagonistic, inharmonious, repugnant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

«سرد» متضاد «گرم» است.

"Cold" is the antonym of "warm."

«نیک» و «بد» متضاد هستند.

"Good" and "bad" are antonymous.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد متضاد

  1. مترادف:
    ضد مخالف
    متضاد:
    مترادف موافق
  1. مترادف:
    متقابل نقیض
  1. مترادف:
    دارای تضاد

ارجاع به لغت متضاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متضاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متضاد

لغات نزدیک متضاد

پیشنهاد بهبود معانی