چشم غره رفتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • با خشم نگاه کردن
  • فونتیک فارسی

    cheshm ghorre raftan
  • فعل لازم
    عامیانه to glare, to lower, to glower, to look daggers, to scowl, to stare angrily
    • - وقتی فهمید دوستش به او دروغ گفته، به او چشم‌غره رفت.

    • - She glared at her friend when she realized she had been lied to.
    • - معلم به دانش‌آموزانی که در طول امتحان صحبت می‌کردند، چشم‌غره رفت.

    • - The teacher glared at the students who were talking during the exam.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک چشم غره رفتن

پیشنهاد و بهبود معانی