آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

چندش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / chendesh /

disgust, flinch, loathing, repulsion, wince, chill, execration, abomination, revulsion, repugnance

disgust

flinch

loathing

repulsion

wince

chill

execration

abomination

revulsion

repugnance

نفرت، انزجار، اشمئزاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

فکر خوردن حشرات باعث چندشش شد.

The thought of eating insects filled him with disgust.

چندش او از شغلش آنقدر شدید بود که بدون تامل استعفا داد.

His loathing for his job was so great that he quit without a second thought.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چندش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
گزگزه لرزش

ارجاع به لغت چندش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چندش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چندش

لغات نزدیک چندش

پیشنهاد بهبود معانی