فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

چیره‌دست به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

chiredast

adept, able, accomplished, ambidextrous, deft, dominant, handy, hotshot, master, skilled, skillful, versed, wizard, masterful

عامیانه shark

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چیره‌دست

  1. مترادف:
    بامهارت چالاک چست زبردست ماهر
    متضاد:
    چلمن دست‌وپاچلفتی

ارجاع به لغت چیره‌دست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چیره‌دست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چیره‌دست

لغات نزدیک چیره‌دست

پیشنهاد بهبود معانی