با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

کوتاه مدت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کم‌مدت

فونتیک فارسی

kootaahmoddat
صفت
short-term, short-range, short-run, short-lived

- هدف کوتاه‌مدت ما ۱۰% افزایش در فروش است.

- Our short-term goal is to increase sales by 10%.

- ما باید برای بهبود وضعیت مالی‌مان بر استراتژی‌های کوتاه‌مدت تمرکز کنیم.

- We need to focus on short-term strategies to improve our financial situation.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کوتاه مدت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوتاه مدت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوتاه مدت

پیشنهاد بهبود معانی