ترک کردن یک تلاش، دست کشیدن از یک کوشش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They had to abandon their attempt to climb the mountain due to bad weather.
آنها به دلیل بدی آب و هوا مجبور شدند از تلاش خود برای صعود به کوه دست بکشند.
She abandoned her attempt to learn the piano.
او از تلاش خود برای یادگیری پیانو دست کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abandon an attempt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abandon-an-attempt