فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Anticonvulsant

æntaɪkənˈvʌlsnt ˌæntikənˈvʌlsnt

معنی

noun adjective

(داروسازی) ضدتشنج، پادشنج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anticonvulsant

  1. noun a drug used to treat or prevent convulsions (as in epilepsy)
    Synonyms:
    antiepileptic drug anticonvulsant drug antiepileptic

ارجاع به لغت anticonvulsant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anticonvulsant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anticonvulsant

لغات نزدیک anticonvulsant

پیشنهاد بهبود معانی