تألیف و تصنیف، نویسندگی، احدا، ایجاد، ابداع، ابتکار، اصل، آغاز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I depend upon authorship for my entire living.
زندگی من کاملاً از راه نویسندگی تأمین میشود.
The authorship of this poem is unknown.
هویت نویسندهی این شعر نامعلوم است.
the authorship of a crime
ارتکاب جرم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «authorship» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/authorship