فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Authorship

ˈɑːθərʃɪp ˈɔːθəʃɪp

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

تألیف و تصنیف، نویسندگی، احدا، ایجاد، ابداع، ابتکار، اصل، آغاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I depend upon authorship for my entire living.

زندگی من کاملاً از راه نویسندگی تأمین می‌شود.

The authorship of this poem is unknown.

هویت نویسنده‌ی این شعر نامعلوم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the authorship of a crime

ارتکاب جرم

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد authorship

  1. noun origin
    Synonyms:
    creation origination composition writing initiation invention

ارجاع به لغت authorship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «authorship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/authorship

لغات نزدیک authorship

پیشنهاد بهبود معانی