دارای ویژگی حیوانی، درندهخو، حیوانمانند، وحشی، بیرحم، حیوانصفت، رامنشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is beastlike, immoral and ugly.
او درندهخو، بداخلاق و زشت است.
Her ex-husband was beastlike.
شوهر سابق او وحشی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beastlike» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beastlike