آخرین به‌روزرسانی:

Belle

bel bel

شکل جمع:

belles

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

زن زیبا، دختر خوشگل، دلارام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the belle of the ball

خوشگل‌ترین زن مهمانی

Southern belles

مهرویان جنوب (ایالات متحده)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد belle

  1. noun beauty
    Synonyms:
    looker vision queen dream debutante coquette
    Antonyms:
    eyesore dog

ارجاع به لغت belle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «belle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/belle

لغات نزدیک belle

پیشنهاد بهبود معانی