با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Big-league

ˈbɪɡˈliːɡ bɪɡliːɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(آمریکا - عامیانه) وابسته به بالاترین مرحله یا رتبه، عالی‌ترین، بزرگ، مهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They’ve already signed a contract with a big-league advertiser.
- آن‌ها با یک شرکت تبلیغاتی بزرگ قرارداد بسته‌اند.
- We're not playing at local politics here - this is big-league stuff.
- ما اینجا درگیر سیاست‌های محلی نیستیم؛ این‌ها چیزهای مهمی‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد big-league

  1. adjective important
    Synonyms: big-time, chief, critical, crucial, exceptional, four-star, front-page, grave, great, heavy, high-power, major-league, playing hard ball, professional, serious, strictly business

ارجاع به لغت big-league

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big-league» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/big-league

لغات نزدیک big-league

پیشنهاد بهبود معانی