Chrism

ˈkrɪzəm ˈkrɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
روغن آمیخته بابلسان، مرهم، تدهین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chrism

  1. noun A consecrated ointment consisting of a mixture of oil and balsam
    Synonyms: chrisom, sacramental oil, holy oil

ارجاع به لغت chrism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chrism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chrism

لغات نزدیک chrism

پیشنهاد بهبود معانی