فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Circularize

ˈsɜːrkjʊləraɪz ˈsɜːkjʊləraɪz

معنی

verb - transitive

بخشنامه صادرکردن، پرسش‌نامه فرستادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد circularize

  1. verb distribute circulars to
    Synonyms:
    circularise
  1. verb cause to become widely known
    Synonyms:
    spread circulate distribute broadcast pass around disseminate diffuse disperse propagate circularise

ارجاع به لغت circularize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circularize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/circularize

لغات نزدیک circularize

پیشنهاد بهبود معانی