حقوق قابل قضاوت (توسط دادگاه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
The police officer was trained to recognize cognizable evidence at crime scenes.
افسر پلیس برای تشخیص شواهد قابل قضاوت در صحنههای جنایت آموزش دیده بود.
The judge determined that the crime was cognizable and warranted further investigation.
قاضی تشخیص داد که این جنایت قابل قضاوت است و تحقیقات بیشتر را ضروری دانست.
قابلدرک، ادراکپذیر، شناختپذیر، دانستنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The artist's use of color in the painting made the emotions portrayed easily cognizable to the viewer.
استفادهی هنرمند از رنگ در نقاشی باعث شد که احساسات بهراحتی برای بیننده قابلدرک باشد.
The attorney presented a cognizable argument that persuaded the jury.
وکیل یک استدلال قابلدرک ارائه کرد که هیئتمنصفه را متقاعد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cognizable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cognizable