آخرین به‌روزرسانی:

Cold Turkey

koʊldˈtɜrːki kəʊldˈtɜːki

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(درمورد معتادان) ترک اعتیاد (یکباره و به‌طور کامل)، محروم (کردن یا شدن معتاد از آنچه که به آن خو دارد)، خمار

He decided to go cold turkey and has not touched opium since.

او تصمیم گرفت یکباره ترک اعتیاد کند و دیگر لب به تریاک نزده است.

(عامیانه) بدون تهیه و تدارک، بدون آمادگی، بی‌مقدمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

to approach a sales prospect cold turkey

بی‌مقدمه به خریدار احتمالی نزدیک شدن

(عامیانه) به‌طور صریح و بی‌پرده، بی‌رودربایستی

I would like to talk to you cold turkey.

دلم می‌خواهد با تو رک حرف بزنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cold turkey

  1. noun complete and sudden withdrawal from an addictive substance
    Synonyms:
    detox detoxification crash abrupt withdrawal sudden withdrawal on the wagon taking the cure

ارجاع به لغت cold turkey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cold turkey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cold turkey

لغات نزدیک cold turkey

پیشنهاد بهبود معانی