شکل جمع:
consensusesاجماع، اتفاق آرا، توافق، اتفاق نظر، همرأیی
There is broad consensus on this issue.
توافق گستردهای در این مورد وجود دارد.
The meeting ended with a consensus to proceed with the project.
جلسه با اتفاق نظر برای ادامهی پروژه به پایان رسید.
People can't consensus with hard position.
مردم نمیتوانند با موضع سخت به توافق برسند.
عقیدهی همگانی، نظر عمومی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The consensus was to abandon the project.
عقیدهی همگان این بود که اجرای طرح متوقف شود.
The survey results showed a clear consensus among participants.
نتایج نظرسنجی نظر عمومی واضحی را در میان شرکتکنندگان نشان داد.
پیروی از سیاستی که مورد حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم باشد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consensus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consensus