فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Constringe

معنی

verb - transitive

جمع شدن، گرد آمدن، چروک شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد constringe

  1. verb to make smaller or narrower
    Synonyms:
    narrow constrict
  1. verb to reduce in size, as by drawing together
    Synonyms:
    shrink contract compress compact constrict
  1. verb to subject to compression
    Synonyms:
    squeeze compress compact constrict

ارجاع به لغت constringe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «constringe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/constringe

لغات نزدیک constringe

پیشنهاد بهبود معانی