پزشکی طاق باز، درازکش، حالتی که فرد هنگام دراز کشیدن به خود میگیرد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The nurse diligently checked the patient's decubitus ulcer.
پرستار با دقت زخم بستر بیمار را بررسی کرد.
The patient was at risk for developing decubitus ulcers due to his immobility.
بیمار به خاطر عدم تحرکش در خطر ابتلا به زخم بستر بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decubitus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decubitus