فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Devolve

dɪˈvɑːlv dɪˈvɒlv

گذشته‌ی ساده:

devolved

شکل سوم:

devolved

سوم‌شخص مفرد:

devolves

وجه وصفی حال:

devolving

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

واگذار کردن، سپردن (مسئولیت یا حقوق یا اختیارات) (از یک شخص یا نهاد به دیگری)

The CEO chose to devolve some decision-making authority to regional managers.

مدیرعامل تصمیم گرفت تا بخشی از اختیارات تصمیم‌گیری را به مدیران منطقه‌ای واگذار کند.

The danger of devolving authority on those who don't have the capacity for it.

خطر سپردن اختیارات به کسانی که ظرفیت آن را ندارند.

verb - intransitive

واگذار شدن، سپرده شدن (مسئولیت و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The responsibility for decision-making seemed to devolve onto the junior team members.

به نظر می‌رسید مسئولیت تصمیم‌گیری به اعضای تیم کم‌سابقه واگذار شود.

Over time, the management's authority devolved to regional offices.

با گذشت زمان، اختیارات مدیریت به دفاتر منطقه‌ای سپرده شد.

verb - intransitive

تبدیل شدن (از یک چیز به چیز دیگر اغلب به چیز بد)

The peaceful protest began to devolve into chaos.

اعتراض مسالمت‌آمیز شروع به تبدیل شدن به هرج‌ومرج کرد.

Over time, his noble intentions seemed to devolve into selfish pursuits.

با گذشت زمان، به نظر می‌رسید که نیات والای او به فعالیت‌های خودخواهانه تبدیل شد.

verb - intransitive

حقوق منتقل شدن، رسیدن (مالکیت) (از طریق ارث)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

His estates devolved on a distant relative.

املاک او به خویشاوند دور رسید.

According to his will, all his assets will devolve to his children upon his passing.

بر اساس وصیت او، پس از مرگش، تمام دارایی‌هایش به فرزندانش منتقل می‌شود.

verb - intransitive

سرازیر شدن

Streams devolving from mountains.

جویبارهایی که از کوه‌ها سرازیر هستند.

Ideas often devolve from one's subconscious mind.

ایده‌ها اغلب از ضمیر ناخودآگاه فرد سرازیر می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد devolve

  1. verb to come as by lot or inheritance
    Synonyms:
    fall return pass drop degenerate deteriorate

ارجاع به لغت devolve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devolve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devolve

لغات نزدیک devolve

پیشنهاد بهبود معانی