(به گونهای که بهوضوح از بقیه یا سایر قسمتها جدا باشد) بهطور مجزا، بهطور گسسته، بهطور جداگانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He discusses these issues jointly rather than discretely.
او این مسائل را بهطور پیوسته و با هم مورد بحث قرار میدهد نه بهطور مجزا و گسسته.
In general, one can speak about the different elements of a song discretely (the verse, the bridge).
بهطور کلی، دربارهی عناصر مختلف آهنگ از جمله شعر و بریج میتوان بهصورت جداگانه صحبت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «discretely» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discretely