Divan

ˈdaɪvæn dɪˈvæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد divan

  1. noun A Muslim council chamber or law court
    Synonyms: couch, diwan, sofa, book, chamber, coffeehouse, settee, davenport, ottoman, lounge, seat, tribunal
  2. noun A collection of Persian or Arabic poems (usually by one author)
    Synonyms: diwan

ارجاع به لغت divan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divan

لغات نزدیک divan

پیشنهاد بهبود معانی