شکل جمع:
electivesانتخابی، اختیاری، غیراورژانسی (مربوط به درمان پزشکیای که بیمار زمان انجام آن را انتخاب میکند)
Doctors recommend stopping certain medications before elective surgeries.
پزشکان توصیه میکنند پیش از جراحیهای انتخابی، مصرف برخی داروها را قطع کنید.
The hospital postponed all elective operations due to the pandemic.
بیمارستان بهدلیل همهگیری، تمام جراحیهای غیراورژانسی را به تعویق انداخت.
گزینشی، انتخابی (سیستم یا موقعیتی که بر پایهی رأیگیری انتخاب میشود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some positions were hereditary and others were elective.
برخی از مقامها موروثی و برخی دیگر انتخابی بودند.
Elective positions require public trust and accountability.
مناصب گزینشی نیازمند اعتماد عمومی و پاسخگویی هستند.
elective office
(مقامی که از راه انتخابات تفویض میشود) مقام گزینگانی
elective absorption
جذب تمایلی، در آشامش خواهانی
درس اختیاری، واحد اختیاری
She has already taken all of her electives.
او قبلاً همهی دروس اختیاری خود را برداشته است.
Each student must take five electives.
هر دانشجو باید پنج واحد اختیاری بردارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elective» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elective