آخرین به‌روزرسانی:

Elective

ɪˈlektɪv ɪˈlektɪv

شکل جمع:

electives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

انتخابی، اختیاری، غیراورژانسی (مربوط به درمان پزشکی‌ای که بیمار زمان انجام آن را انتخاب می‌کند)

Doctors recommend stopping certain medications before elective surgeries.

پزشکان توصیه می‌کنند پیش از جراحی‌های انتخابی، مصرف برخی داروها را قطع کنید.

The hospital postponed all elective operations due to the pandemic.

بیمارستان به‌دلیل همه‌گیری، تمام جراحی‌های غیراورژانسی را به تعویق انداخت.

adjective

گزینشی، انتخابی (سیستم یا موقعیتی که بر پایه‌ی رأی‌گیری انتخاب می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Some positions were hereditary and others were elective.

برخی از مقام‌ها موروثی و برخی دیگر انتخابی بودند.

Elective positions require public trust and accountability.

مناصب گزینشی نیازمند اعتماد عمومی و پاسخ‌گویی هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

elective office

(مقامی که از راه انتخابات تفویض می‌شود) مقام گزینگانی

elective absorption

جذب تمایلی، در آشامش خواهانی

noun countable

درس اختیاری، واحد اختیاری

She has already taken all of her electives.

او قبلاً همه‌ی دروس اختیاری خود را برداشته است.

Each student must take five electives.

هر دانشجو باید پنج واحد اختیاری بردارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elective

  1. adjective able to be chosen
    Synonyms:
    optional voluntary discretionary selective electoral voting facultative nonobligatory not compulsory constituent
    Antonyms:
    required

ارجاع به لغت elective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elective

لغات نزدیک elective

پیشنهاد بهبود معانی