آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Facultative

ˈfækəlˌtetɪv ˈfækəlˌtetɪv

معنی facultative | جمله با facultative

adjective

وابسته به faculty (به معانی گوناگون ان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

These formalities are facultative.

این مراسم اختیاری (غیراجباری) است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد facultative

  1. adjective not compulsory or automatic
  1. adjective capable of living under varying conditions; e.g., able to live independently and as a parasite
    Antonyms:

ارجاع به لغت facultative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facultative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facultative

لغات نزدیک facultative

پیشنهاد بهبود معانی