فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fantasize

ˈfæntəsaɪz ˈfæntəsaɪz

گذشته‌ی ساده:

fantasized

شکل سوم:

fantasized

سوم‌شخص مفرد:

fantasizes

وجه وصفی حال:

fantasizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive verb - intransitive

خیال‌پردازی کردن، خیالبافی کردن، به خواب و خیال فرورفتن، وهم‌پردازی کردن، هوس‌بافی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She fantasized about marrying the king of the fairies.

او درباره‌ی ازدواج با شاه پریان خیال‌بافی می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fantasize

  1. verb dream about desires
    Synonyms:
    imagine daydream envision dream romance hallucinate invent moon woolgather build castles in air live in a dream world head trip trip out

ارجاع به لغت fantasize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fantasize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fantasize

لغات نزدیک fantasize

پیشنهاد بهبود معانی