گذشتهی ساده:
fantasizedشکل سوم:
fantasizedسومشخص مفرد:
fantasizesوجه وصفی حال:
fantasizingخیالپردازی کردن، خیالبافی کردن، به خواب و خیال فرورفتن، وهمپردازی کردن، هوسبافی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She fantasized about marrying the king of the fairies.
او دربارهی ازدواج با شاه پریان خیالبافی میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fantasize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fantasize